۱۳۸۷ مرداد ۲۸, دوشنبه

حق طلبی



چند ساعت پیش فیلمی را تحت عنوان north country دیدم این فیلم تاثیری زیاد بر من گذاشت زنی را نشان می داد که در سن شانزده سالگی مورد تجاوز و تعرض معلمش قرار گرفته بود که بنابه مسائل عاطفی که در اکثر مادران وجود دارد از انداختن بچه خودداری می کند و آن را با تمامی وجود و با تحمل تمامی سختیها یزرگ می کند ،در این مدت همواره از سوی اطرافیان و حتی خانواده مورد سرزنش و نکوهش قرار می گرفته و با لعن و نفرین مواجه می گشته و به خاطر شرایط سخت مالی مجبور به کار در معدن می شود که در محیطی قرار می گیرد که به خاطر زن بودن مورد لطف و عنایت دوستان قرار می گیرد ! و محیط کاریش همانند یک جهنم می گردد که بعد از مدتی صبر تصمیم به شکایت از شرکت می گیرد و تقاضا رعایت یکی از بندهای شرکت ( احترام ) را از دادگاه می کند که در آخر موفق به این امر می گردد و زندگیش احیا می گردد.


این فیلم بازگو کننده خیلی از مسائلی بود که زنان در جهان با آن دست به گریبانند و به عبارتی نشان داد که مشکلات شاید در ظاهر متفاوت باشند ولی در باطن یکسانند .با کمی تامل ومقایسه کشورهای در حال توسعه با ایران یافتم که امروزه در جامعه ما متاسفانه اکثریت زنان به هیچ وجه به حقوق خود نیاندیشیده اند و برای آن حتی ارزشی قائل نبوده اند در جهت آن حتی یک گام کوچک بر نداشته اند، شاید لوازم آرایشی مارک دار، لباس شب زیبا یا یک کفش آنچنانی به مراتب ارزشش بیشتر بوده از اینکه سهمی هم از جامعه ای که در ان زندگی می کنند باید داشته باشند .


معدود بانوانی هم که در این راه قدم برداشتند دچار یک مرد ستیزی گشته اند و انتقام گرفتن را جایگزین حق طلبی کرده اند که در نهایت بجای نتیجه مٍثبت نتیجه ای عکس به همراه داشته است . چه خوب بود که زنان ما به خود باوری ( از نوع مثبت ! ) می رسیدند و این درک را هم پیدا می کردند که باید در کارهای جمعی شرکت کنند و حوزه جمعی را اگر ارجح تر نمی دانند حداقل برای آن ارزش قائل باشند و از حق طلبی تعریف و تعبیری خصمانه نداشته باشند .البته این حرف ناگفته نماند که این معظل امروزه شامل مردان ما هم می شود و به این درد دچارند که در صورت عدم چاره اندیشی جامعه به سوی زوال و نابودی میل می کند و در آن اثری از زندگی اجتماعی دیده نمی شود

هیچ نظری موجود نیست: